پرواز با پارگلایدر
پرواز با پاراگلایدر، تجربه درک لذت پرواز به سبک عقابان است.
دوست عزیز سلام،
امروز چهارم تیرماه سال یکهزار و چهارصد و دو است. همانطور که در نوشته “از راز نشانه ها تا قدم یازدهم ” برایت بازگو کردم، من روزهای زندگیم را به “سبک شخصی خودم “خلق می کنم.
نتایج پایداری که از عمل به این سبک در زندگیم ایجاد می شود، آنقدر شگفت انگیز است که مرا ترغیب می کند تا آنها در این وب سایت مستند کنم.
تا همواره در این مسیر ثابت قدم تر گام بردارم. و هم راهنمایی باشد، برای کسانی که می خواهند مانند من و حتی بهتر از من، زندگیشان را به سبک شخصی خودشان خلق کنند.
خوب! و اما چرا ” پرواز با پاراگلایدر؟”
پاراگلایدر چیست؟
پاراگلایدر نوعی بال سبک و انعطاف پذیر است که از پارچه ساخته شده است.
این وسیله به گونه ای طراحی شده که با ورود هوا به داخل سلولهای آن ، با هوا پرشده و به خلبان اجازه می دهد که در هوا سر بخورد.
پاراگلایدر شامل یک هارنس است که خلبان داخل آن قرار می گیرد .هارنس توسط لاین هایی به بال متصل می شود.
خلبان توسط دستگیره هایی به نام برک بال را کنترل می کند. برکها به لبه عقبی بال متصل هستند
به کمک برک ها خلبان می تواند زاویه حمله بال را تنظیم و سرعت و جهت آن را کنترل کند.
پاراگلایدرها قابل حمل هستند و به راحتی توسط خلبان بسته بندی و حمل می شوند.
پاراگلایدر وسیله ای است که میتوان با آن، هیجان و لذت وصف ناپذیر پرواز مانند یک عقاب را تجربه کرد.
هر انسان علاقه مند به پرواز می تواند با انتخاب یک مربی ماهر و مجرب، پرواز ایمن با این وسیله را بیاموزد. و از لذت و هیجان وصف ناپذیر پرواز به سبک عقاب بهره ببرد.
پاراگلایدر چگونه پرواز می کند؟
بال پاراگلایدر پارچه ای سبک و انعطاف پذیر است. بال توسط لاین هایی به یک هارنس متصل می شود.
خلبان داخل هارنس قرار می گیرد و توسط برکها که به لبه عقبی بال متصل است آن را کنترل می کند.
با استفاده از جریان های طبیعی هوا، پاراگلایدرها می توانند برای مدت طولانی در آسمان بمانند و حتی مسافت های قابل توجهی را طی کنند.
وقتی توسط پاراگلایدر در آسمان اوج می گیرید، ترکیب جادویی حس رهایی و دیدن مناظر وصف ناپذیر شما را محسور خواهد کرد.
جذاب ترین قسمت پرواز با پاراگلایدر این است که کنترل همه چیز در اختیار خلبان است. احساس اقتدار و اعتماد به نفسی که یک خلبان دارد وصف ناپذیر است.
خلبان پاراگلایدر از هزاران متر ارتفاع آزاد و رها به پرواز در می آید. پس از ساعتها پرواز و چالش با شرایط جوی مختلف، دیدن مناظر بی نظیر و تجربه حس رهایی و اقتدار، مقتدرانه گام روی زمین می گذارد.
این حس همیشه برایش یاد آور این است که کنترل همه چیز در دست خودش است.
مطمئنم که الان با تمام وجود دوست داری این حس را تجربه کنی و با خودت میگی من که خلبان نیستم!!
اگر مطمئنی که دوست داری پرواز با پاراگلایدر را تجربه کنی، راه حلی ساده برای آن وجود دارد. پرواز تندم با یک خلبان ماهر و مجرب.
پرواز تندم با پاراگلایدر
پرواز تندم، فرصتی بی نظیر برای علاقه مندان به پرواز با پاراگلایدر است.
کسانی که خلبان نیستند
کسانی که دوست دارند پیش از آموزش ابتدا پرواز با پاراگلایدر را تجربه کنند
کسانی که دوست دارند لذت پرواز با این پاراگلایدر را درک کنند
افراد مبتدی تحت آموزش پرواز با پاراگلایدر
و …..
در یک کلام پرواز دو نفره با پاراگلایدر ، به پرواز تندم مشهور است
در پرواز تندم، خلبان در هارنس خود و مسافر در هارنس مجزا ، جلو خلبان قرار می گیرد. و مجموعه بصورت کاملا ایمن به بال متصل می شود. و خلبان کنترل پرواز با پاراگلایدر را در دست دارد.
مسافر می تواند با انتخاب یک خلبان مجرب و حرفه ای، با خیال آسوده هیجان و لذت وصف ناپذیر پرواز با پاراگلایدر را تجربه کند.
خلبان مجرب و حرفه ای علاوه بر آگاهی کامل درخصوص شرایط آب و هوایی، روش های پرواز و پروتکل های اضطراری، آرامش، تعهد و توانایی جسمانی منحصر به فردی دارد.
در پرواز با پاراگلایدر بصورت تندم ، انتخاب خلبان بسیار حائز اهمیت است. با انتخاب صحیح می توانید علاوه بر تجربه هیجان پرواز، ضامن سلامت جسمی و روحی خود نیز باشید.
خبر خوب اینکه، حتی افرادی که محدودیت های حرکتی دارند هم می توانند بصورت تندم پرواز کنند.
فقط کافیست با انتخاب یک خلبان مجرب، متعهد و حرفه ای، مقتدرانه پرواز کرده و از لذت بی نظیر پرواز بهره مند شوند.
تصویر زیر صحنه ای از پرواز سعید ضروری به همراه خلبان استاد محمد غیاثی است.
و اگر پس از این تجربه، مشتاق به یادگیری پرواز با پاراگلایدر بودید می توانید سراغ آموزش پرواز با پاراگلایدر بروید.
آموزش پرواز با پاراگلایدر
یادگیری پرواز با پاراگلایدر، شامل سه بخش است
-آموزش تئوری،
-آموزش عملی شامل آموزش کامل شناخت و کار با پاراگلایدر، چترکشی، پرواز شیب و تپه کوتاه، پرواز تندم برای آمادگی پرواز سولوئی
-تجربه عملی پرواز بلند و سلو شدن
و مهم ترین اقدام انتخاب استادی مجرب، متعهد و خبره است. استادی که بتواند با آموزش اصولی و صحیح، درک شما را نسبت به پرواز با پاراگلایدر واضح کند. متهدانه در کنار شما و پا به پای شما حرکت کند تا کنترل بال را بصورت حرفه ای بیاموزید و با خیال آسوده وارد آسمان شود.
جایگاه پرواز با پاراگلایدر در سبک زندگی من
داستان تجربه لذت پرواز با پاراگلایدر برای من ، بیش از یازده سال پیش اتفاق افتاد.
پنحم اسفند ماه سال یکهزار و سیصد و نود همراه با گروه کوهنوردی کاسپین عازم “غار قلعه کرد ” شدیم.
این غار در دل کوه است.
برای ورود به داخل این غار ، حدود 12متر فرود به داخل زمین انجام می شود. این برنامه شبانه بود.
ساعت 2 نیمه شب فرود به داخل غار آغاز شد و تا پیش از طلوع به دهانه ورودی غار بگردیم.
واز لذت دیدن طلوع پس از تجربه تاریکی اعماق زمین بیشتر لذت ببریم.
در مسیر رسیدن به غار، دوستانی سوار ماشین ما شدند. این دوستان تجربه پرواز با پاراگلایدر را داشتند.
و دوره مقدماتی آموزش پرواز با پاراگلایدر را سپری کرده بودند.
آن شب در تمام مسیر از لذت وصف ناپذیر پرواز با پاراگلایدر صحبت شد.
خواهر من رویای پرواز داشت و این دوستان آمده بودند تا باورش را برای خلق رویایش قویتر کنند
یکسال بعد در بهار سال 1391 در حال بازگشت از سفر بودم. پروازم ساعت 3 صبح در فرودگاه نشست.
موبایلم را که روشن کردم. پیام خواهرم توجهم را جلب کرد.
” صبح ساعت 8، جلسه اول کلاس آموزشی پرواز با پاراگلایدر هست! کی میرسی؟ چطوری بریم؟ ” .
بی درنگ نوشتم، تا 5 صبح خونه ام، انشالله راس 8 میریم سر کلاس. و این آغاز راه بود….
به یاری نیروی هدایتگر جهان هستی، تحت نظر استادی مجرب، متعهد و حرفه ای بصورت کاملا اصولی آموزش دیدیم.
و از لذت پروازهای مهیج و ایمن هم بصورت تندم و هم بصورت انفرادی بهره مند شدیم.
خواهرم این مسیر را ادامه داد. او اکنون پس از گذشت یازده سال، یکی از بهترین خلبانان مسافت، پرواز با پاراگلایدر است.
راز نشانه ها و پرواز با پاراگلایدر
جمعه بیست و ششم خردادماه سال یکهزار و چهارصد و دو، من توسط دوستی عزیز، به یک برنامه دوستانه برای صعود به قله کلکچال دعوت شدم.
برای رفتن آنقدر مطمئن نبودم، تصمیم گرفتم ساعت 3.45 از خانه بیرون بروم که قبل از 3.40 صبح سر استارت باشم.
وقتی بیدار شدم ساعت 340 دقیقه بود، با خودم گفتم:”ولش کن دیر شده نمی خواد بری، کسی را هم که نمیشناسی، برای چی بری؟!”.
ولی نیرویی در وجودم فریاد میزد، اگر نروی قدرت خلق روز دلخواهت را نخواهی داشت. در یک لحظه تصمیم گرفتم که بروم
خیلی سریع آماده شدم و خودم را به خط استارت رساندم. 4.27 دقیقه، سه دقیقه قبل از قرار گروه، ماشین را پارک کردم . و این آغاز خلق روز مطابق خواسته هایم بود.
برای اولین بار بود که کاوه، امیرعباس، وحید و پیام را می دیدم. آنقدر انرژی و حس این دوستان عالی بود که انگار سالهاست که دوست و همنورد هم بوده ایم.
هوا بی نظیر بود، با اینکه روزهای پایانی بهار بود، ولی هوا بی نهایت مطبوع و دلچسب بود. آسمان ابری بود و خبری از خورشید و گرما نبود. صعود لذتبخشی بود
در طول مسیر صحبت از پرواز با پاراگلایدر شد و من با مرور خاطرات یازده سال پیش از دنیای پرواز با پاراگلایدر گفتم.
پس از یک صعود لذتبخش و مصاحبت با دوستانی دلنشین، پر از انرژی و نشاط به خانه برگشتم.
و خوشحال از تجربه خلق یک روز پرانرژی مطابق خواسته هایم، برای صعود هفته بعد لحظه شماری می کردم.
دو روز قبل از برنامه بعدی، برنامه های گروه کنسل شد. و بعد پیام یکی از دوستان را دریافت کردم.
“سمیه جان، میشه لطفا اسم و شماره استاد پروازت را بدی؟” فردا می خوام برم پرواز تندم.
و من در پاسخ نوشتم:” آره استاد محمد غیاثی-09124033037
“، و نوشتم:” ببین با خیال راحت برو ، استاد تو کارش بی نهایت حرفه ای هست، یک پرواز ایمن و هیجان انگیز را تجربه خواهی کرد و ….” در حال نوشتن بودم که نوشت. من بهت اعتماد دارم ، فردا تجربه پروازم را باهات به اشتراک میذارم.
و جمعه دوم تیرماه سال یکهزار و چهارصد و دو ساعت یازده صبح، پیام دوستم را دریافت کردم.
با هیجان نوشته بود:” سلام، مرسی، مرسی، عالی بود هم پرواز هم محمد(استاد غیاثی)”
با خودم فکر کردم که چقدر جالب، چطور جهان دست به دست هم داد تا یک نفر تجربه لذتبخش پرواز با پاراگلایدر را تجربه کنه
گروه کوهنوردی ما برای صعود دوستانه به قله دماوند ایجاد شده بود. تنها یک برنامه برگزار شد. یک انسان لذت پرواز با پاراگلایدر را در آسمان تجربه کرد و بعد رسالت گروه به پایان رسید.
صعود یکی از خلبانان پاراگلایدر به قله دماوند به یادم آمد. خلبان امین حزینی، که با پاراگلایدر پرواز کرد و در نزدیک قله دماوند بر فراز دماوند نشست . سپس تا نوک قله دوید. بازگشت و مجدد با پاراگلایدرش عازم منزلش در شمال کشور شد.
دوست من هم در 19 سالگی برای اولین بار، قله دماوند را بصورت کوهنوردی فتح کرده است. شاید در آینده نزدیک او هم خلبانی زبده شود و تجربه لذتبخش پرواز بر فراز قله دماوند را در زندگیش ثبت کند.
تنها کافیست به نشانه ها را خوب ببینیم و در مسیرشان حرکت کنیم تا به سادگی آنچه را که می خواهیم در زندگیمان خلق کنیم، چطور؟
با یاری نیروی هدایتگر جهان هستی، و عمل به قوانین ساده و قدرتمند جهان، جهان به خدمت ما درآمده و آنچه می خواهیم به سهولت خلق می شود.
سپاسگزارم که تا پایان این نوشته همراه من بودی.
اگر تجربه پرواز با پاراگلایدر را داری،
اگر تجربه پرواز تندم و یا آموزش پاراگلایدر با استاد محمد غیاثی را داری،
و اگر تجربه مشابهی از عمل به راز نشانه ها تا خلق خواسته هایت را داری،
خوشحال می شوم که در قسمت نظرات همین بخش آن را با من وسایر دوستان به اشتراک بگذاری
بیصبرانه منتظر خواندن تجربیات ارزشمندت هستم
یک پاسخ
سلام. راز نشانه ها و پرواز با پاراگلایدر یکی از الهام بخش ترین مطالبی بود که تا امروز خواندم. سپاس که این تجربه را به اشتراک گذاشتی.
من سال 1391 پرواز با پاراگلایدر را از استاد غیاثی آموختم و تا سطح خلبانی مستقل هنرجوی ایشان بودم. بعد از دریافت گواهینامه مستقل برای آموختن پرواز مسافت و تجربه دنیای پرواز فرامنطقه ای عازم سفر و کسب دانش ومهارت پرواز مسافت نزد مربی های تخصصی پرواز مسافت شدم. شش سال به پرواز مسافت پرداختم؛ پروازهای بلند انجام دادم، چندین پرواز مسافت بالای صد کیلومتر انجام دادم، در مسابقه های داخلی و خارجی شرکت کردم و سال 1400 بعد از وقفه ای کوتاه تصمیم گرفتم دنیای مربیگری پاراگلایدر را تجربه کنم. من در طول نه سال حضور فعال در جامعه ورزش های هوایی و پرواز با پاراگلایدر مربیان زیادی را دیده بودم، از نزدیک شاهد روش آموزش شان و برخوردشان با هنرجو بودم و با کار همه ی مربیان استان تهران آشنا بودم. حالا که قرار بود مربیگری بیاموزم تصمیم گرفتم بهترین مربی که طی این نه سال برای آموزش مقدماتی و پرواز تندم(دونفره) میشناسم را انتخاب کنم تا به عنوان یک هنرجوی مربیگری بهترین الگو، راهنما و آموزگار را در آموزش پاراگلایدر داشته باشم. من استاد محمد غیاثی را انتخاب کردم و حالا دو سال است که به عنوان کمک مربی در کنار ایشان کسب تجربه میکنم. به جرات می توانم بگویم در همه این سالها مربی ای به توانمندی و صبوری ایشان برای آموزش پاراگلایدر ندیدم. مربیگری پاراگلایدر شغلی بسیار سخت و فرسایشی ست. مسئولیت سلامت و جان هنرجویان در طول آموزش و تا زمانی که تحت کنترل و هدایت شما هستند فاکتوری ست که مسئولیت و استرس این شغل را دوچندان میکند. در طول این سالها به چشم خود دیدم که مربیانی که یازده سال پیش کارشان را دیده بودم و آشنایی کامل به ایشان داشتم، به مرور زمان به مراتب کم حوصله تر، عصبی تر و بی علاقه تر نسبت به آموزش هنرجو شده بودند؛ که این عارضه کاملا با استرس های این شغل رابطه مستقیم دارد. ولی وقتی بعد از نه سال برای آموزش مربیگری نزد استاد غیاثی برگشتم ایشان را صبورتر، باحوصله تر و علاقمندتر به آموزش هنرجویان دیدم. اینجا بود که قدرت عشق و علاقه به آموزش را بیشتر از سختی های کار دیدم. حتی در این دوسال که از نزدیک شاهد آموزش هنرجویان ایشان هستم سه هنرجوی دختر زیر 15 سال آموزش دادند و همگی موفق به دریافت گواهینامه شدند و هم اکنون از خلبان خوب استان تهران هستند.
نازنین ده ساله کوچکترین هنرجوی استاد غیاثی است که من شاهد آموزش او بودم. آموزش خلبانی و تفهیم مفاهیم پرواز بصورت تئوری و عملی برای یک کودک ده ساله، صبر و حوصله، پذیرفتن مسئولیت سنگین و توان استادانه میخواهد. من در طول آموزش نازنین شانس این را داشتم تا از نزدیک ببینم که چطور استاد غیاثی قدم به قدم، با صبر و تعهدی مثال زدنی روی زمین و سطح شیب دار قدم به قدم در کنار نازنین از تپه بالا رفت، دوید، کنترل بال و اصلاح مسیر را به نازنین آموخت، و به حدی تمرینات را ادامه داد تا در نهایت نازنین ده ساله توانست به تنهایی پروازهای کوتاه و پروازهای بلندش را با اعتماد به نفس، ایمن و در اوج لذت و شادی انجام دهد. حالا یکسال است که نازنین یکی از فعالترین و بهترین خلبان های استان تهران است و بالای 80 پرواز موفق به تنهایی دارد.